اینجا خونه خون دل خوردن منه...
آره من یه دختر تنهام...دختری كه شبها گریه خفه اش میكنه و روزا بغضاش...دختری كه شكست عشقی خورد...بدبخت بود...و دردایی كه واسه هیچكس قابل گفتن نیست اینجا هم دیگه آزاد نیستم...وقتی تو خیابون یا مدرسه یا محل كار بزنی زیر گریه میگن طرف دیوونه اس تو خونه گریه كنی مادرت دلش خون میشه و منم نمیخوام مبادا یه قطره اشك از چشماش بیاد...ولی میاد...چون اینجا جهنم است جهنم زمینی ها جایی كه خار را راحت به دلت فرو میكنند ...راحت با احساسات پاك یه دختر بازی میكنند و آخر سر میگویند ما دختر پاك میخواهیم نه دختر الوده...خدای بزرگ... اینجا كجاست دیگر؟؟؟
نظرات شما عزیزان: